مدرسه علمیه حضرت زهرا سلام الله علیها بروجن
 
 

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        

خادمان جبهه فرهنگی انتظار سبز


مدرسه علمیه حضرت زهرا سلام الله علیها بروجن



جستجو



 



.
سرباز وظیفه، شهید ?
#احمد_محجوب
بروجنی
فرزند حسن

? ولادت
3 آبان 1340

? متأهل و دارای 1 فرزند

? جمعی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران ??

? شهادت ?
20 اردیبهشت 1361

? اصابت ترکش به سر

? عملیات
#بیت_المقدس

? منطقه
ام الرصاص

? مزار
گلستان شهدای اصفهان

?????

موضوعات: شماره یک  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-02-23] [ 03:37:00 ب.ظ ]




کارگر بسیجی و کارمند شهید ?
#مهرعلی_نوایی
بروجنی (قربانعلی)
فرزند محمدعلی

? ولادت
15 فروردین 1318

? از انقلابیون مبارز در دوران ستمشاهی که عاشق حضرت امام بود.‌

? از افراد حاضر در حماسه 20 بهمن 1357 که با دیدن حضرت امام، بیهوش شد.

? متأهل و دارای 6 فرزند

? کارمند زحمتکش و پرتلاش شهرداری بروجن

? شهادت ?
20 اردیبهشت 1361

? اصابت ترکش خمپاره به پا

? عملیات
#بیت_المقدس

? منطقه
خرمشهر

? مزار
روضه الشهدای بروجن

?????

موضوعات: شماره یک  لینک ثابت
 [ 03:36:00 ب.ظ ]




زیباست ، ولی سخت است

♦️حضرت محمد (ص) به جابربن عبداللّه فرمودند:«در این ماه رمضان، هر کسی که روز را روزه بگیرد و قسمتی از شب را عبادت کند و شکم و شرمگاه خویش را پاک نگه دارد و زبانش را حفظ کند، از گناهان پاک می‌شود.»
جابر گفت:
«چه زیباست این حدیث!»

رسول الله فرمودند:
«و چه سخت است رعایت این شروط!»

الکافی ، ج 4 ، ص 87

#زلال_معرفت

موضوعات: شماره یک  لینک ثابت
 [ 03:35:00 ب.ظ ]




? تجربه رهبر معظم انقلاب از یک لحظه عروج

♦️«در دعای شریف ابی‌حمزه، حضرت [علی (ع)] عرض میکند به خدای متعال: اَللّهُمَّ ارحَمنی اِذَا انقَطَعَت حُجَّتی وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّایَ لُبّی؛(3) آن‌وقتی که تو از من سؤال میکنی، من جوابی ندارم به تو بدهم -تفحّص میکنند از اعمال انسان؛ انسان باید بتواند جواب بدهد دیگر- کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی، زبانم بند می‌آید، نمیتوانم جواب بدهم، وَ انقَطَعَت حُجَّتی، و استدلال من تمام میشود -انسان یک استدلالهایی پیش خودش دارد دیگر: «این کار را برای این کردم، برای آن کردم»؛ بعد [وقتی‌] هر یک از اینها را جواب میدهند، آدم دستش خالی میشود از استدلال- وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّایَ لُبّی، و مغز من، دل من، روح من در مقابل این سؤالهای پیاپی که از من خواهد شد، حیران و سرگردان میمانَد؛ این‌جوری میشود.

♦️بنده این را خودم تجربه کرده‌ام، این تجربه‌ی بنده است، حالا نمیخواستم [بگویم‌]؛ دیگر حالا الان به ذهنم آمد، به زبانم آمد، عرض میکنم. در سال 60 که آن حادثه‌ی کذایی برای بنده اتّفاق افتاد در مسجد ابوذر، خب بیهوش شدم. بعد من را بلند کرده بودند و در حینی که من را از داخل مسجد میبردند به طرف ماشین، دو بار سه بار به هوش آمدم و دوباره از هوش رفتم تا بعد بالاخره یکسره بیهوش شدم. در این دو سه باری که به هوش آمدم، یک بار احساس کردم که این لحظه‌ی آخر است، یعنی کاملاً احساس کردم که لحظه‌ی مرگ است.

♦️ناگهان همه‌ی زندگیِ گذشته در مقابل چشمم مجسّم شد. با خودم فکر کردم که خب، حالا چه دارم برای عرضه کردن؟ هرچه فکر کردم، دیدم همه‌اش قابل مناقشه است. خب مبارزه کردیم، زندان رفتیم، کتک خوردیم، درس دادیم، زحمت کشیدیم -این چیزهایی است که آدم به ذهنش می‌آید دیگر- در آن لحظه دیدم همه‌ی اینها را میشود با من مناقشه کنند؛ [بگویند] در فلان قضیّه ممکن است یک نیّت غیر الهی مخلوط این نیّت شما شده؛ هیچّی؛ از بین رفت! ناگهان احساس کردم که بین زمین و آسمان معلّقم، مثل آدمی که اصلاً به هیچ‌جا دستش بند نیست. گفتم پروردگارا! وضع من این‌جوری است، میبینی دیگر، من ظاهراً هیچ‌چیز ندارم؛ آن‌طور که حساب میکنم میبینم هیچ‌چیز دستم نیست، یک‌جوری مگر خودت رحم کنی. این حالت برای انسان پیش می‌آید. سعی کنیم از این موقعیّتها استفاده کنیم.»

بیانات در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، 1395/03/16

#کلام_رهبری(دامت برکاته)

موضوعات: شماره یک  لینک ثابت
 [ 03:33:00 ب.ظ ]




? امام خمینی (ره) :اگر همین ماه مبارک رمضان مسلمین خودشان را به طور جمعی به ضیافت خدا وارد و تزکیه کرده بودند، تصفیه کرده بودند خودشان را، ممکن نبود زیر بار ظلم بروند.


#کلام_امام(ره)

موضوعات: شماره یک  لینک ثابت
 [ 03:32:00 ب.ظ ]